فریبا_وفی _داستان_خوب
شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۵۸ ب.ظ
ماه کامل می شود عنوان یکی از داستان های خانم فریبا وفی می باشد با خواندنش به سراغ کتاب های دیگرش رفتم روی سخن به دوستان خوره ی کتاب می باشد بخوانید حتما بخوانید مخصوصا کسانی که می نویسند ،تحلیل نمی کنم نقد هم ندارم خوانندگان کتاب نظرهایشان را بیان کنند .
می گویند کتاب ِ خوب، نیست ، ساده ترین راه خواندن و پسند نکردن و نوشتن است . اگه نمی پسندید خودتان بنویسید در فضای مجازی انتشار دهید اگر خوب باشید چاپ می شود شک نکنید...
پاره ای از ماه کامل می شود:
در مثل درهای معمولی باز نشد.شبح عبوسی بازش کرد. آرام اما کامل انگار می خواست فضای تاریک و خالی زندگی را نشانم بدهد. جوری نگاهم کرد که آنجا بودنم بی معنی ترین کار دنیا به نظر می آمد. از فرزانه گفتم و این که برای کار آمده ام ،و کمی عقب رفتم . شبح از در جدا شد و رفت داخل. راهرو تاریک و باریکی بود. فکر کردم اگر پایم را بگذارم تو، چند خفاش بالای سرم جیغ می کشند می پرند این طرف آن طرف و کله ام به یکی از تار عنکبوت های غول آسا گیر می کند. به سرم زد در را ببندم و برگردم. اما این کار را نکردم . آدمش نبودم. کاری را که شروع می کردم تا ته می رفتم...
کتاب های فریبا وفی با نشر مرکز
پرنده ی من(رمان)
برنده ی جایزه بهترین رمان سال 1381 بنیاد هوشنگ گلشیری
برنده ی جایزه بهترین رمان سال 1381 جایزه ادبی یلدا
تقدیر شده توسط داوران جایزه ی مهرگان ادب سال 1381
تقدیر شده توسط داوران جایزه ی ادبی اصفهان سال 1381
ترلان (رمان )
تقدیر شده توسط داوران جایزه ی ادبی اصفهان سال 1381
رویای تبت(رمان)
برنده ی چایزه ی بنیاد هوشنگ گلشیری سال 1385
رازی در کوچه ها (رمان)
ماه کامل می شود(رمان)
حتی وقتی می خندیم (مجموعه داستان)
پرنده ی من تا کنون به زبان های انگلیسی و ایتالیایی ترجمه و منتشر شده ، رازی در کوچه ها نیز در فرانسه ترجمه و منتشر شده است.
می گویند کتاب ِ خوب، نیست ، ساده ترین راه خواندن و پسند نکردن و نوشتن است . اگه نمی پسندید خودتان بنویسید در فضای مجازی انتشار دهید اگر خوب باشید چاپ می شود شک نکنید...
پاره ای از ماه کامل می شود:
در مثل درهای معمولی باز نشد.شبح عبوسی بازش کرد. آرام اما کامل انگار می خواست فضای تاریک و خالی زندگی را نشانم بدهد. جوری نگاهم کرد که آنجا بودنم بی معنی ترین کار دنیا به نظر می آمد. از فرزانه گفتم و این که برای کار آمده ام ،و کمی عقب رفتم . شبح از در جدا شد و رفت داخل. راهرو تاریک و باریکی بود. فکر کردم اگر پایم را بگذارم تو، چند خفاش بالای سرم جیغ می کشند می پرند این طرف آن طرف و کله ام به یکی از تار عنکبوت های غول آسا گیر می کند. به سرم زد در را ببندم و برگردم. اما این کار را نکردم . آدمش نبودم. کاری را که شروع می کردم تا ته می رفتم...
کتاب های فریبا وفی با نشر مرکز
پرنده ی من(رمان)
برنده ی جایزه بهترین رمان سال 1381 بنیاد هوشنگ گلشیری
برنده ی جایزه بهترین رمان سال 1381 جایزه ادبی یلدا
تقدیر شده توسط داوران جایزه ی مهرگان ادب سال 1381
تقدیر شده توسط داوران جایزه ی ادبی اصفهان سال 1381
ترلان (رمان )
تقدیر شده توسط داوران جایزه ی ادبی اصفهان سال 1381
رویای تبت(رمان)
برنده ی چایزه ی بنیاد هوشنگ گلشیری سال 1385
رازی در کوچه ها (رمان)
ماه کامل می شود(رمان)
حتی وقتی می خندیم (مجموعه داستان)
پرنده ی من تا کنون به زبان های انگلیسی و ایتالیایی ترجمه و منتشر شده ، رازی در کوچه ها نیز در فرانسه ترجمه و منتشر شده است.
- ۹۴/۱۰/۰۵