soheilbakhtiari

ادبیات

soheilbakhtiari

ادبیات

پرسه

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۲۰ ب.ظ

 

زدن یا پرسه در جویبار باران

به صحرایی درآن آبی ندیدن

ز اعماق درونت از روی غیظ

بر این دور کذایی هروعده ریدن

مرا آنگاه بُوَد آسوده خاطر

که زجرِ درد ِ انسانی کشیدن

ز تصویر بامدادی همچو شاملو

پرده های شب ظلمانی دریدن

در فضای ترس؛مدهوش گشته

صدای پای صوری را شنیدن

با دلی زخمی خسته از راه

حماقت خلق را بر دوش کشیدن

ز مکر این خواهش های واهی

به جایی دور در بی جا دویدن
  • soheil bakhtiari

نظرات  (۱)

  • عاشق ولی ........
  • اره !
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی